از کابل به پکتیا
                               

روز شنبه مورخ 11 سرطان مطابق

July 4,2009

کاروان کمپاین مرد علم و عمل بطرف پکتیا حرکت کرد. از کابل تا پکتیا فقط دشت ، خار ،

خاک و کوه است بدون هیچگونه استفاده اقتصادی و مسلکی زآن . در حالیکه هر  زره این

خاک، حاصل خیز ترین خاک است و زیر هر کوه گنجینه از طلا نهفته ست اما هیچگونه کار

بنیادی در جنوب کشور ما نشده، همانطور که در شمال ، شرق و غرب افغانستان نشده ست.

وقتی وارد گردیز، مرکز پکتیا شدم در جستجوی پارک یا باغ یا احاطه مناسب برای نصب

خیمه شدم اما در تمام گردیز یک پارک و یک باغ وجود ندارد. خیمه را در کنار سرک نزدیک

پل خوست نصب کردم. از دفتر رادیو خصوصی پکتیا غژ، از رادیو و تلویزیون ملی و از چند

بازار عمده شهر دیدن و با مردم گفت و شنودی داشتم.

روز یکشنبه از ریاست هائی مختلف، شفاخانه، کمیسیون حقوق بشر، دارلمعلمین ، پوهنتون و

کلپ ورزشی  پکتیا دیدن کردم.

بارها در بعضی نقاط افغانستان تبلیغ میشود که در جنوب افغانستان باز سازی شده اما واقعیت

این است که در هیچ نقطه افغانستان کا بنیادی نشده است: 'شنیدن کی بود مانند دیدن'

در همه جا مردم با هزاران مشکلات دست به گریبان است.

تنها شفاخانه 70 بستری گردیز از شفاخانه فقط نام آنرا دارد. هیچگونه لیلیه برای محصلین

وجود ندارد. حکومت چند اطاق را در یک مارکیت کرایه کرده است که جای مناسب برای

زندگی محصلین و درس خواندن نمی باشد. پوهنتون از شهر و از مارکیت بسیار دور است،

ملی بس بنام وجود دارد اما با دوربین هم دیده نه میشود.

مردم می گفتند که ما در انتخابات ریاست جمهوری گذشته، 95 % به کرزی رأی داده بودیم

اما کرزی هیچ کار برای ما نکرد: دیگرما فریب نه می خوریم


-------------------------------------------------------------------------

Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture