Picture
Picture

از بغلان به کندز
دوشنبه ۲۹ سرطان 1388 مطابق
 
July , 20 ,2009

کاروان کمپاین از بغلان بطرف کندز روان شد در راه با تعدادی از

معلولین در سرک بغلان مرکزی رو برو شدم.  ازمن خواستند که چند

لحظه صحبتی در اتحادیه شان داشته باشم.

محرومیت، رنج و درد مادی و معنوی شان به اندازه عیان است که

حاجت به بیان نیست.

همانطور که من در سخنرانی قبلی خود در کندز، تخار و کشم بدخشان

یاد آوری کردم که قیمت قره قل کرزی و نیکتائی انگریزی عبدالله

مساوی با چندین سال معاش یک معلول است که
اعضای بدن خود را

در راه خداوند(ج) و وطن از دست داده است.

در کندز خیمه کمپاین را در پارک شاروالی نصب کرده و چند لحظه بعد

در لیلیه محصلین رفت
م و صحبتی با آنها داشتم.

بعد در اطاق یکی از دانشجو رفته از تربوز بسیار خوش مزه لذتی بردم

به صورت استثنائی چون من میوه
، آب میوه و آب معدنی را بدلیل

همبستگی با مردم گرسنهافغانستان برای خود تحریم کرده ام. بعد از آن

در بازار کندز کمپاین را منتقل کردم. در بازار شاهد جنایت دیگر

قصرنیشنان لندکروزر داران و بادی گارد داران این کشور بودم: پیرمرد

را در حالتی دیدم که قلم از شرح آن خجالت میکشد.

ای کاش کرزی، عبدالله ، اشرف غنی... با موتر های چند هزار دالری

با لشکری از بادی گاردان قصرهائی فرعونی خود یک ثانیه افغانستان

واقعی را از نزدیک ببینند. کمپاین را در کندز با

صحبتی که در استدیوم ورزشی شاروالی داشتم به پایان رساندم


--------------------------------------------------
.
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture
Picture